- سرکیسه سست کردن (رِنَ زَ دَ)
مجازاً در تداول عوام، خرج کردن. هزینه کردن. بذل و بخشش نمودن. رجوع به سرکیسه گشادن شود.
- سرکیسۀ عهد سست کردن، بدعهدی کردن. بی وفایی نمودن:
تا لوح جفا درست کردی
سرکیسۀ عهد سست کردی.
خاقانی
- سرکیسۀ عهد سست کردن، بدعهدی کردن. بی وفایی نمودن:
تا لوح جفا درست کردی
سرکیسۀ عهد سست کردی.
خاقانی
